نوشته شده توسط : الهام

حلقه از طلیس چی



 

 

 



:: برچسب‌ها: دل , سند خورده ,
:: بازدید از این مطلب : 266
|
امتیاز مطلب : 244
|
تعداد امتیازدهندگان : 81
|
مجموع امتیاز : 81
تاریخ انتشار : 29 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

همه ميگن فكرشو نكن

 

مگه ميتونم فكر نكنم؟

 

بذار براي توام بگم

 

اي واااااااااااي الان وقتشه

 

الانه كه سرشو كنار بالين اون بذاره....كاش مرده بودم كاش نميديدم...اين روزا رو نميديدم

 

 

تابشو ندارم تاقتشو ندارم

 

دلشو ندارم.....ظرفيت اين يكي رو ندارم...

 

تازگي ها خبر دار شدم بي منم نفس ميكشيدي؟ نفس ديگه اي داشتي؟؟؟؟

 

 

آخ...واي به حالم...واي به روز و روزگارم

 

 

نه به اون روزا ......به اون روزا كه نه

 

 

افسوس ....افسوس به دل خوش باور من

 

افسوس به اون سقفي كه مال خودم ميدونستم و اون آغوشي كه از دست دادم

 

صاحب داشت

 

از اول صاحب داشت...مال من نبود كه

 

بغلت مال من نبود

 

مال اونه

 

همون كه اقبالش خوشه

 

از زموني كه من عاشق شدم اقبال اون خوش شد

 

آخه عاشق آغوشي شده بودم كه اون صاحبش بود

 

اون داشتش

 

آغوشي رو كه من حسرت هم خوابگيشو داشتمو اون داشت

 

مالك بود

 

سندش به نامشه ....

 

عاشق هم آغوشش شدم...

 

راستي اين شبا رو چه جوري ميگذروني نفسم...نفس پري شبام

 

من كه هنوز به يادتم

 

هنوز شبا و روزام و زندگيم

 

هنوز با تو ميگذره

 

نيستي اما ميگذره

 

نيستي ام  ميگذره اما به يادت

 

ميخوام ...به خدا ميخوام به يادت نباشم اما....

 

دلم و عجيب به مهرت كوك زدي

 

اين كه دله , چيزي نيس

 

خوش به حال اون كه زندگيش به تو و دل تو كوك خورده

 

....

 

اسمش و صدا نميزدم

 

اسمشو ندونسته" اميـــــــــــــــد" گذاشته بودم

 

آخه اميد زندگيم بود...اميد زندگيم شد..

 

باورش كرده بودم

 

دوسم داشت ....مگه نه؟؟؟

 

تو بيا...تو بيا به اينا بگو بفهمون كه راهي كه رفتم يه طرفه نرفتم

 

بفهمون دستت گيره عهدته

 

 

همون عهدي كه زبوني بسته بوديم

 

همون عهدي كه جايي ثبت نشد اما قبولش داشتيم

 

باورش كرده بوديم

 

قبولش داشتم باورش كرده بودم

 

باورش كرده بودي؟؟؟

 

اميدم...آخ اميدم.....

 

هر وقت حس ميكنم گرماي تنت وعشقت نصيب اونه

 

متعلق به اونه ميميرم و زنده ميشم

 

 به خداااا كه ميميرم

 

هر وقت حس ميكنم اونه كه جاش توي بازوهاته دق ميكنم

 

اما نميدونم چرا تموم نميشم

 

نميدونم چرا با اينهمه مردن و مردن تموم نميشم

 

مرده ام من

 

من از روزي كه دستات و گذاشتن توي دستاش مردم

 

دير اومدم

 

دير رسيدم

 

دير خبر شدم...دير فهميدم كه دلم مرده

 

دير براي تدفين دلم خبر شدم

 

بو گرفته

 

مرده ي دلم بو گرفته

 

اونقد كه كسي ديگه براش نمونده فاتحه بخونه

 

وقتشو داري يه سر به دل من بزني؟يه فاتحه بخوني يه سنگي بزني خبر دارش كني كه اومدي و بهش سر زدي؟

 

نه....نه....نياا

 

تازه دامادو رفتن سر مزار جور در نمياد....نه نيا

 

عمريه به تنهايي فاتحه خوني براي دوست داشته هامو از دست داده هام عادت كردم

......

شب ودلتنگي و هجوم تنهايي و الهام

 

روي مزار يه دل سرد فاتحمه الصلوات...

 

 

 


شب جمعه ي 28/8/89

12:48

 

 

 



:: برچسب‌ها: درد , دل ,
:: بازدید از این مطلب : 216
|
امتیاز مطلب : 251
|
تعداد امتیازدهندگان : 82
|
مجموع امتیاز : 82
تاریخ انتشار : 29 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

نفسم گرفته پس هوا کجاست؟

من که نفس نمیکشم.هوایی که نیست

پس این جون توی تنم ازم چی میخواد؟

زندگیم شبیه یه چیزی مثه توفیق اجباری شده...امیدوارم توفیق اجباری ای مثه من براتون پیش نیاد

 



:: برچسب‌ها: بازم , دلتنگی ,
:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 262
|
تعداد امتیازدهندگان : 84
|
مجموع امتیاز : 84
تاریخ انتشار : 24 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

 

 ميترسم اين احساس تو حسي كه عاشقه هنوز

آخر به دست روزگار ساده عوض بشه يه روز

ميترسم اين برق چشا كه روشنه  توي شبام

يه شب به خواست روزگار كوه آتيش  شه زير پام

ميترسم از تنها شدن ازين نگاه رفتني

ترسم و بيشتر ميكني وقتي نميگي با مني

وقتي اين روزا ميدونم مثل خودم خيلي كمه

بي اعتمادم نه به تو بي اعتمادم به همه

بد بيني من به تو نيست اگه دارم شك ميكنم

من اين روزا به سادگي به چشمامم شك ميكنم

ميترسم از تنها شدن ازين نگاه رفتني

ترسم و بيشتر ميكني وقتي نميگي با مني

 



:: برچسب‌ها: عشق , رفته ,
:: بازدید از این مطلب : 505
|
امتیاز مطلب : 294
|
تعداد امتیازدهندگان : 94
|
مجموع امتیاز : 94
تاریخ انتشار : 18 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

 

 

 

شرط عشق

 

 

 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی اش به بیماری آبله مبتلا و بستری شد .

 

 

نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبت هایش از درد چشم خود نالید.

 

 

بیماری زن شدت گرفت و ابله تمامی صورتش را پوشاند .

 

 

مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و  از درد چشم می نالید.

 

 

موعد عروسی فرا رسید . زن نگران صورت خود که آبله آن را از شکل انداخته بود خبر رسید که شوهرش به کلی کور شده است.

 

 

همه مردم می گفتند:چه خوب عروس نا زیباهمان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

 

۲۰ سال بعد از ازدواج آن دو، زن از دنیا رفت . مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود همه تعجب کردند .

 

مرد گفت:(( من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.))

 



:: برچسب‌ها: شرط , عشق ,
:: بازدید از این مطلب : 545
|
امتیاز مطلب : 307
|
تعداد امتیازدهندگان : 95
|
مجموع امتیاز : 95
تاریخ انتشار : 16 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام


خاكم نكنيد بزاريد اونم برسه

بزاريد اونو ببينم وقتي به حرفم ميرسه

خاكم نكنيد هنوزم عشقمو نديدم

اينهمه آماده شدم يه كفن دورم كشيدن

تابوت منو بزاريد اونم بگيره

حس كنم عاشقمه وقتي كه گريش ميگيره

اشكاي اونو كي بجاي من كنه پاك

خداحافظ عشقم كه منو برده زير خاك

خاكم نكنيدبزاريد اونم ببينه پيكر آشفته من بي رمق روي زمينه

خاكم نكنيد بش بگيد حالا كه مردم

تو يه جشن خشك و خالي اونو به خدا سپردم

بعد رفتن من دو سه روز تنهاش نزاريد

روي سنگ قبرم آينه شمعدون بزاريد

ميبيني چي شد عشق ما دوتا

عاشق تو مرد

 

 

 



:: برچسب‌ها: خداحافظ , عشقم ,
:: بازدید از این مطلب : 419
|
امتیاز مطلب : 297
|
تعداد امتیازدهندگان : 97
|
مجموع امتیاز : 97
تاریخ انتشار : 14 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

پاي پنجره نشستم كوچه خاكستريه باز زير بارون من چه دلتنگشم امشب

انگار از همون شباس حال و هوام رنگ اونه دلم دلتنگ اونه

دلم گرفته دوباره هواياونو داره چشماي خيسم واسه ي ديدنش بيقراره

اين راه دورم خبر از دل ماكه نداره

آروم ندارم يه نشونه ميخوام واسه قلبم جز اين نشونه واسه چيزي دخيل نميبندم

اين دل تنهام دوباره هواي اونو داره

هواي شهر تو و بوي گلاب پيچيده توي اتاقام مثه خواب

داره بدجوري غريبي ميكنه آخه جز تو دردمو كي ميدونه؟

دلم گرفته دوباره هواي تورو داره چشماي خيسم واسه ي ديدنت بيقراره

اين راه دورم خبر از دل منكه نداره

آروم ندارم يه نشونه ميخوام واسه ي قلبم

جز اين نشونه واسه ي چيزي دخيل نميبندم

دلم گرفته دوباره هواي اونو داره چشماي خيسم واسه ي ديدنش بيقراره

اين راه دورم خبر از دل منكه نداره

 

 

 



:: برچسب‌ها: خاطره ,
:: بازدید از این مطلب : 514
|
امتیاز مطلب : 242
|
تعداد امتیازدهندگان : 76
|
مجموع امتیاز : 76
تاریخ انتشار : 14 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

 



:: بازدید از این مطلب : 546
|
امتیاز مطلب : 224
|
تعداد امتیازدهندگان : 70
|
مجموع امتیاز : 70
تاریخ انتشار : 14 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

 

روزا سرد شده...هواپاييزي شده

كم كم دارم به اون روز نزديك ميشم

تولدم


چقد سخته ؟تنهايي رو ميگم

خيلي سخته تولدتو با يه دست و دل خالي جشن بگيري

دستي نباشه دستتو فشار بده واز تولدت خوشحال باشه

با دلي كه نه ديگه عشقي داره ونه شورو شوقي براي زندگي

فك ميكني شكايته؟نه اصلا

من اين دست و دل خالي رو به دست و عشق دروغي ترجيح ميدم

عاشق هستم

اما گدا نيستم....

تنها هستم

اما گدا نيستم

گداي محبت نيستم

گداي عشق نيستم

گداي اون نيستم

......

عاشق باش و بمون اما گدا نشو

 

 



:: برچسب‌ها: تنهايي , من ,
:: بازدید از این مطلب : 446
|
امتیاز مطلب : 238
|
تعداد امتیازدهندگان : 74
|
مجموع امتیاز : 74
تاریخ انتشار : 14 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : الهام

 

دل منم شكــــــسته غم تــو دلم نشـــستــــــــه

آخـــه تو اين زمـــــــونه كسي قدر نميــــدونـــــــه

بگو چته عزيزم دوباره تنهــــــــــــــــــــــــــــــــــــام

فقط تو موندي با من سنگ صبـــــــــــور غم هام

بس كن اي دل تا كي ميخواي ببــــــــــــــــــــاري

تا كي ميخواي بي كسي تو به روي من بيـــاري

مگه زخـــــــم نخــــــــــوردي از ســـادگي دل من

از جون من چي ميخواي چيه مشــــــــــــكل من

به دادم برس گريه دلم خيلـــــــــــــــــــــي گرفته

نپرس از دوري كي نپرس از چــــــــــــــــي گرفته

اوني كه وقت رفتن دوباره عاشقــــم كــــــــــــرد

خودش آباد شد اما دلم ويرون شــــــــــــد از درد

 

 



:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 214
|
تعداد امتیازدهندگان : 68
|
مجموع امتیاز : 68
تاریخ انتشار : 13 / 8 / 1389 | نظرات ()